کد مطلب:27037
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:12
من به داستاننويسي علاقهمندم و چون در داستاننويسي بايد به نيروي تخيّل اجازه داد كه به هر سو لازم است برود و نويسنده بيشترين وقت را هنگام نوشتن در تخيّل به سر بَرَد، اما در دين و مذهب ما، توصيههاي اكيدي در باب كنترل فكر و آزاد نگذاشتن تخيّل وارد شده است، به گونهاي كه سفارش شده بايد در همه حال وقت را غنيمت شمرد; با اين وجود من چگونه ميتوانم يك داستاننويس خوب و مسلمان باشم؟
داستاننويسي هر چند پر از مايههاي تخيّلي باشد، اما از نظر مايههاي تخيّلي به شعر نميرسد.
اگر بنا بود اسلام با تخيّل مخالفت كند، جا داشت پيش از هر چيز، از شعر و شاعري نهي كند، زيرا شعر چيزي جز سخن مخيّل موزون نيست، در حالي كه اسلام شعر را پسنديده و به نقش هنري آن اعتراف كرده است; البته قرآن كريم بين شاعرانِ پايبند به ايمان و ارزشهاي الهي انساني و غير پايبند به اينها فرق ميگذارد.(شعرأ،226ـ227)(الصوارم المهرقه، شهيد نور اللّه تستري، ص 334، طبع نهضت / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 15، ص 384ـ385، نشر دارالكتب الاسلامية.)
پس از نظر اسلام در دائرة ارزشهاي الهي و انساني، شما ميتوانيد پرندة خيال خود را رها كنيد تا به هر كجا كه ميخواهد پرواز كند و تا هر كجا كه ميخواهد اوج بگيرد، زيرا داستان، چيزي جز استفاده از تشبيهها و تمثيلها در گزارشهاي فرضي و گاه غير فرضي، براي بيان بايدها و نبايدها نيست و قرآن نيز در برخي موارد از تشبيه و تمثيل براي بيان مقاصد خود استفاده ميكند; نتيجه آن كه اگر شما براي بيان بايدها و نبايدهايي كه مورد تأييد خداوند متعال است، از هنر داستاننويسي استفاده كرديد، هيچ مانعي ندارد، بلكه با اين وسيله دين خدا را ترويج نمودهايد و در زمرة مبلّغان آن قرار گرفتهايد.
البته فنّ داستاننويسي به گونة تخيّلي در اسلام، چندان هم بي سابقه نيست چنان كه در آثار علما و دانشمندان بزرگ اسلامي، به راحتي ميتوانيد نمونههايي را پيدا كنيد; از جمله كتاب عقل سرخ از شيخ شهاب الدين سهروردي و... كه براي بيان مطالب حِكَمي خلق شدهاند.
در پايان شايسته است به اين نكته توجه كنيم كه هر چند ادبيات غرب، به سمت داستانهاي رمانتيكتر و تخيّليتر، تمايل دارد، ولي در ادبيات اسلامي، حكايتها و داستانهايي كه ريشه در واقعيتها دارند، از جايگاه مهمّي برخوردارند كه افزون بر زيبايي و جذّاب بودن، جنبههاي تربيتي جايگزين ناپذيري دارند. قرآن كريم نمونة والاي نقل حكايتهاي جذّاب و واقعي است كه در عين خالي بودن از تخيّلها و خودسازيها، و اكتفا به بيان آنچه واقع شده، به گونهاي خاص و از راه انتخاب سوژههاي مناسب، آنها را در پايه و مقام داستانهاي رمانتيك و برتر از آن ارائه داده است، افزون بر آن كه به جهت همين ويژگي واقعنمايي، درسهايش آموزندهتر و تربيتهايش مؤثرتر است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.